هدف پژوهش تدوین، اعتباریابی و بررسی اثربخشی بسته آموزشی سواد هیجانی نوجوان بوده که در سه بخش انجام گردیده است. جامعه آماری پژوهش حاضر در بخش اول کلیه متون علمی داخلی و خارجی مربوط به سواد هیجانی از سال 1390 تا 1401، در بخش دوم، کلیه اساتید روانشناسی دانشگاه های اصفهان و برای بخش سوم، کلیه دانش آموزان دبیرستان (متوسطه اول) مفید در سال تحصیلی ...
بیشتر
هدف پژوهش تدوین، اعتباریابی و بررسی اثربخشی بسته آموزشی سواد هیجانی نوجوان بوده که در سه بخش انجام گردیده است. جامعه آماری پژوهش حاضر در بخش اول کلیه متون علمی داخلی و خارجی مربوط به سواد هیجانی از سال 1390 تا 1401، در بخش دوم، کلیه اساتید روانشناسی دانشگاه های اصفهان و برای بخش سوم، کلیه دانش آموزان دبیرستان (متوسطه اول) مفید در سال تحصیلی 1401-1400، بوده اند. نمونه گیری به روش در دسترس انتخاب گردید. ابزارهای پژوهش نیز شامل، بسته آموزشی سواد هیجانی که توسط پژوهشگر تدوین شده و مشتمل بر 12 جلسه آموزشی است (60 دقیقه) و پرسشنامه کیفیت زندگی سازمان بهداشت جهانی WHOQOL-BREF (24 سوالی)، بود. یافته های آماری، در بخش اعتبار یابی بسته آموزشی سواد هیجانی، با محاسبه شاخص CVI، برای تمامی جلسات بیشتر از 79/0 بدست آمد. درصد بهبودی (MPI) در خصوص آزمودنی ها نیز به ترتیب (84/40، 45/36 و 85/35) درصد است که آن هم حاکی از اثر بخشی مناسب بسته آموزشی سواد هیجانی نوجوانان، بر کیفیت زندگی آنان است. میتوان نتیجه گرفت که مطالعات لازم و بررسی نظریههای موجود توسط پژوهشگر، به خوبی صورت گرفته و منجر به پروتکل بندی و استخراج بسته آموزشی مناسب و تایید اعتبار محتوایی آن شده است که با افزایش سواد هیجانی در نوجوان با کمک بسته آموزشی استخراج شده، کیفیت زندگی آنان نیز افزایش می یابد.
هدف این پژوهش، مقایسه میزان فشار مراقبتی، سازگاری روانشناختی و کیفیت زندگی مادران کودکان فلج مغزی با مادران عادی بود. روش پژوهش، علی- مقایسهای بود. جامعه پژوهش شامل دو گروه از افراد بود؛ گروه اول مادران کودکان فلج مغزی در مراکز توانبخشی نوید عصر و امید عصر در تهران بود و گروه دوم نیز مادران کودکان عادی در مدرسه ایمان در شهر تهران ...
بیشتر
هدف این پژوهش، مقایسه میزان فشار مراقبتی، سازگاری روانشناختی و کیفیت زندگی مادران کودکان فلج مغزی با مادران عادی بود. روش پژوهش، علی- مقایسهای بود. جامعه پژوهش شامل دو گروه از افراد بود؛ گروه اول مادران کودکان فلج مغزی در مراکز توانبخشی نوید عصر و امید عصر در تهران بود و گروه دوم نیز مادران کودکان عادی در مدرسه ایمان در شهر تهران بودند که از هر گروه 50 نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. به منظور گردآوری داده های پژوهش از پرسشنامه فشار مراقبتی نواک و گست 1989؛ پرسشنامه کیفیت زندگی سازمان جهانی بهداشت، 1996 و پرسشنامه سازگاری روانشناختی آندر ری، 1989 استفاده شد. به منظور تحلیل داده های پژوهش نیز از آزمون تی مستقل و تحلیل واریانس چندمتغیری استفاده شد. یافته های این پژوهش نشان داد که بین فشار مراقبتی، سازگاری روانشناختی و کیفیت زندگی مادران کودکان فلج مغزی متغییر بالاتری نسبت به مادران کودکان عادی وجود دارد.کلمات کلیدی: فلج مغزی، کیفیت زندگی، سازگاری روانشناختی، فشار مراقبتی