این مقاله به بررسی این موضوع می پردازد که مربیان ورزشی حرفه ای چگونه زندگی حرفهای و خانوادگی خود را مدیریت میکنند. برای بررسی این موضوع، مصاحبه های نیمه ساختاریافته با 41 مربی فرانسوی (8 زن، 33 مرد) که درگیر آماده سازی تیم های فرانسوی برای بازی های المپیک ریو (2016)، پیونگ چانگ (2018) و/یا توکیو (2020) بوده اند، انجام شد. نتایج نشان می دهد که ...
بیشتر
این مقاله به بررسی این موضوع می پردازد که مربیان ورزشی حرفه ای چگونه زندگی حرفهای و خانوادگی خود را مدیریت میکنند. برای بررسی این موضوع، مصاحبه های نیمه ساختاریافته با 41 مربی فرانسوی (8 زن، 33 مرد) که درگیر آماده سازی تیم های فرانسوی برای بازی های المپیک ریو (2016)، پیونگ چانگ (2018) و/یا توکیو (2020) بوده اند، انجام شد. نتایج نشان می دهد که همه مربیان مورد مطالعه یک رابطه پرشور و افراطی با شغل خود دارند. برای برخی از مربیان، این تعهد بر زندگی خانوادگی آنها تأثیر می گذارد. سه گروه از مربیان مشخص شدند: (1) اکثریت مربیانی هستند که قادر به حفظ زندگی خانوادگی خود نیستند، (2) مربیانی که از حرفه خود فاصله می گیرند و زندگی خانوادگی خود را حفظ می کنند. (iii) مربیانی که زندگی خانوادگی خود را حفظ کردهاند یا نکردهاند و خود را به عنوان بازیگرانی معرفی میکنند که مایلند برای حفظ زندگی خانوادگی مربیانی که تحت نظارت آنها هستند، هر کاری انجام دهند. بنابراین، این نتایج،، مشکلات برخی از مربیان را از نظر ترکیب زندگی حرفه ای و خانوادگی برجسته می کند. برای سایر مربیان، زندگی خانوادگی یک سپر محافظتی برای فعالیت در یک حرفه پرشور است. این داده ها می تواند اطلاعات مفیدی را برای سازمان های ورزشی مرتبط با مربیان فراهم کند.
پژوهش حاضر به بررسی نقش تجربه مربیگری و آموزش مربی بر آموزش مهارتهای درک شده زندگی مربیان میپردازد. مربیان ورزش دبیرستان های کانادا (N=1356) پرسشنامه جمعیت شناختی و پرسشنامه مهارت های زندگی مربیگری در ورزش را تکمیل کردند. نتایج نشان داد که مربیان با تجربه تر نسبت به مربیان کم تجربه تر، شناخت بهتری از خود در زمینه بحث ،تمرین و انتقال ...
بیشتر
پژوهش حاضر به بررسی نقش تجربه مربیگری و آموزش مربی بر آموزش مهارتهای درک شده زندگی مربیان میپردازد. مربیان ورزش دبیرستان های کانادا (N=1356) پرسشنامه جمعیت شناختی و پرسشنامه مهارت های زندگی مربیگری در ورزش را تکمیل کردند. نتایج نشان داد که مربیان با تجربه تر نسبت به مربیان کم تجربه تر، شناخت بهتری از خود در زمینه بحث ،تمرین و انتقال مهارتهای زندگی دارند. تفاوت معناداری بین مربیان بر اساس اینکه دوره آموزشی مربیگری را گذارنده اند یا خیر، مشاهده نشد و اثر متقابل بین تجربه مربیگری و آموزش مربی غیرمعنادار بود. پیامدهای برنامه های آموزش مربی با توجه به آموزش مربیان به منظور آموزش صریح مهارت های زندگی از طریق ورزش مورد بحث قرار می گیرد.
شواهد محدودی از اثربخشی تجربی در مورد تلاقی هوش مصنوعی (AI) و مربیگری سازمانی و زندگی وجود دارد. مربیگری "اثربخش است" اما اغلب در دسترس نیست یا مقرون به صرفه نیست. هوش مصنوعی میتواند مربیگری را برای دستیابی به مخاطبان گستردهتر توسعه دهد، با این حال، ما هنوز نمیدانیم که AI-coaching چقدر اثربخش است. این مطالعه که یک کارآزمایی طولی کنترلشده ...
بیشتر
شواهد محدودی از اثربخشی تجربی در مورد تلاقی هوش مصنوعی (AI) و مربیگری سازمانی و زندگی وجود دارد. مربیگری "اثربخش است" اما اغلب در دسترس نیست یا مقرون به صرفه نیست. هوش مصنوعی میتواند مربیگری را برای دستیابی به مخاطبان گستردهتر توسعه دهد، با این حال، ما هنوز نمیدانیم که AI-coaching چقدر اثربخش است. این مطالعه که یک کارآزمایی طولی کنترلشده همانند سازی شده است، کارآیی یک مربی هوش مصنوعی ربات چت به نام Vici را آزمایش می کند. یک گروه آزمایشی (75 نفر) به مدت شش ماه از Vici استفاده کردند. هشت مقیاس در مورد دستیابی به هدف، تاب آوری، بهزیستی روانشناختی و استرس ادراک شده از گروه آزمایش و کنترل (94 نفر) جمع آوری شد. داده ها در ابتدا، پس از شش ماه استفاده از چت بات، و سه ماه بعد از آن جمع آوری شد. گروه آزمایش افزایش آماری معنیداری را در دستیابی به هدف نشان دادند، در حالی که سایر معیارها نتایج غیرمعنیداری داشتند. این نتایج را با استفاده از تئوریهای هدف و کنترل و هوش مصنوعی تفسیر میکنیم تا نشان دهیم که مربیگری هوش مصنوعی در یک گستره ی محدود مؤثر است، و همچنین نشان میدهیم که هوش مصنوعی میتواند مربیگری را به روشی مقرونبهصرفه و اثربخش گسترش دهد.
این موضوع که اصلاحات آموزشی در مقیاس بزرگ برای رویارویی با چالش های قرن بیست و یکم مورد نیاز می باشد به طور فزاینده ای مورد پذیرش قرار گرفته است. نقش مربیگری در این اصلاحات آموزشی ، تمرکز بحث ها و تحقیقات اخیر بوده است. تحقیقات بسیاری در بریتانیا، ایالات متحده آمریکا و استرالیا انجام شده است، که این تحقیقات برای ارائه یک نمای کلی از ...
بیشتر
این موضوع که اصلاحات آموزشی در مقیاس بزرگ برای رویارویی با چالش های قرن بیست و یکم مورد نیاز می باشد به طور فزاینده ای مورد پذیرش قرار گرفته است. نقش مربیگری در این اصلاحات آموزشی ، تمرکز بحث ها و تحقیقات اخیر بوده است. تحقیقات بسیاری در بریتانیا، ایالات متحده آمریکا و استرالیا انجام شده است، که این تحقیقات برای ارائه یک نمای کلی از برخی از رویکردهای مورد استفاده، بررسی خواهند شد. یک جستجوی سیستماتیک متون با استفاده از کلیدواژههای «مربیگری» و «آموزش» انجام شده و به دنبال آن جستجوی دستی بر اساس منابع انجام شد. مقالات، کتاب ها و گزارش ها به منظور استخراج مرتبط ترین و جالب ترین مطالعات بررسی شدند. مجموعه ای از شواهد وجود دارد که نشان می دهد مربیگری ابزار قدرتمندی برای حمایت از یادگیری و توسعه برای دانشآموزان، معلمان، رهبران مدارس و مؤسسات آموزشی می باشد. انواع رویکردهای مربیگری با موفقیت استفاده شده است. این رویکردها به شرح زیر است: مربیگری رفتاری، مربیگری راه حل محور، مربیگری شناختی و شناختی-رفتاری، مربیگری آموزشی، مربیگری اجرایی، مربیگری همتا، و رهبری مثبت سازمانی. رویکردهای مربیگری نیز بر اساس تمرکز آنها بر سه بازیگر اصلی آموزشی: دانشآموزان، معلمان و رهبران مدرسه بررسی میشوند. نقش روانشناسی مثبت برای ایجاد فرهنگ یادگیری در مدارس نیز بررسی شده است. همه رویکردهای مربیگری میتوانند نقش مهمی داشته باشند، اما در نهایت اگر مربیگری در سطح فردی باقی بماند، پیشرفت مدرسه شکست خواهد خورد. بنابراین، سیستم های یادگیری جمعی و مشارکتی برای ایجاد فرهنگ یادگیری جمعی ضروری است.
این مقاله تأثیر ترکیب هیئت مدیره و ساختار مالکیت بر حسابداری و همچنین عملکرد بازار شرکت های هندی را با وجود برخی مقررات قانونی منحصر به فرد مربوط به مدیران مستقل و محدودیت در تمرکز مالکیت بررسی می کند. این مطالعه نمونه ای از 265 شرکت غیر مالی ، غیر بانکی و غیر PSU هندی فهرست شده در شاخص S&P 500 را بکار می گیرد و در ابتدا از مدل های OLS استفاده ...
بیشتر
این مقاله تأثیر ترکیب هیئت مدیره و ساختار مالکیت بر حسابداری و همچنین عملکرد بازار شرکت های هندی را با وجود برخی مقررات قانونی منحصر به فرد مربوط به مدیران مستقل و محدودیت در تمرکز مالکیت بررسی می کند. این مطالعه نمونه ای از 265 شرکت غیر مالی ، غیر بانکی و غیر PSU هندی فهرست شده در شاخص S&P 500 را بکار می گیرد و در ابتدا از مدل های OLS استفاده می کند. این مطالعه پس از شناسایی شواهدی از یک حلقه بازخورد احتمالی ، از متغیرهای ابزاری و مدل های 2SLS برای بررسی این موضوع که چگونه عملکرد شرکت تحت تاثیر تمرکز مالکیت و ترکیب هیئت مدیره قرار می گیرد، پس از کنترل ویژگی های سطح شرکت و سطح صنعت استفاده می کند. مجموعه ای از آزمون های استواری برای اثبات یافته های حاصل از تجزیه و تحلیل اصلی استفاده می شود. یک رابطه دو طرفه و "غیر خطی" بین عملکرد بازار و تمرکز مالکیت شناسایی شد. این مطالعه نشان می دهد که تمرکز مالکیت متوسط تا زیاد بین 25 تا 75 درصد عملکرد شرکت را بهبود می دهد و سطح بسیار پایین تمرکز بر عملکرد تأثیر منفی می گذارد.